فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.
اونی که دستش تو دست شماست . . . . . . . . . . . . . . . . . قبلا دستش تو دماغش بوده! چیه انتظار داشتی بگم دستش تو دست من بوده!! من عمــــــــــــــــــــــرا به همچین کسی دست بزنم.. اه اه اه مال خودت..
برچسب‌ها: دماغ

تاريخ : 30 / 8 / 1393 | 16:43 | نویسنده : MAN |

 

 

 

حس قشنگیه
یکی نگرانت باشه،
یکی بترسه از اینکه یه روز از دستت بده.
سعی کنه ناراحتت نکنه،
حس قشنگیه
وقتی ازش جدا میشی:اس ام اس بده
عزیز دلم رسید؟
قشنگه: یهو بغلت کنه،
یهو . . . تو ی جمع .. در گوشت بگه دوست دارم،
بگه که حواسم بهت هست.
حس قشنگیه ازت حمایت کنه،وقتی حق با تو نیست
آره
دوست داشتن همیشه زیباست


موضوعات مرتبط: عاشقانه
برچسب‌ها: hes"قشنگ"

تاريخ : 19 / 8 / 1393 | 14:37 | نویسنده : MAN |

درانتظارطلوع دوباره ات
گیسوان سیاه شب را شانه میزنم 
تک تک ستاره ها را لابه لای موهایش می نشانم
مهتاب را برپیشانیش آذین میکنم 
میدانم که این سیاهی با طلوع چشمانت به روشنایی روز بدل خواهد شد
وبه امید رسیدن خوشبختی تمام شب را با خاطراتت صبح میکنم ‎

میخندم 
به غمهایم 
چون دیوانه ای 
برایت تعریف میکنم هردو قهقه ای مستانه سرمیدهیم 
می گویم  رسم عجیبی دارد این دنیا 
وقتی نباشی همه غریبه می شوند 
حتی بالشی که سالها سرت را رویش میگذاشتی
می گویم و میخندم 
میخواهم دردهایم را پشت نقابی ازلبخند بپوشانم‎
می گویی امروز زیباترازهمیشه میخندی
دردل می گویم امروز دردم عمیق ترازهمیشه است
بلند فریاد میزنم 
دیوانگی هم عالمی دارد ‎



موضوعات مرتبط: عاشقانه
برچسب‌ها: عشقولانه """ دلسوزانه

تاريخ : 17 / 8 / 1393 | 14:20 | نویسنده : MAN |

دوستت دارم 
باتمام احساس ام 
دوستت دارم 
به اندازه دلتنگیهای عاشقانه ام
دوستت دارم 
عمیق ترازبیقراریهایم 
دوستت دارم 
دوستت دارم ‎


چه حس خوبی دارد دوستت دارمهایت‎
وقتی صدایت میپیچد دروجودم‎
چه حال خوشی دارم بایادت‎
وقتی آشوب بپا میکند درقلبم‎
چه طعم شیرینی دارد بوسه هایت‎
وقتی غرق میشوند درلبهایم
همه چیز باتو عالی است



موضوعات مرتبط: عاشقانه
برچسب‌ها: لاو "love"فاز عاشقی

تاريخ : 17 / 8 / 1393 | 14:20 | نویسنده : MAN |

شب و مهتاب‎
منویادت‎
هوای دلچسب پاییزی‎
وآتشی که می رقصد درباد‎
حلقه ای پرازمهر‎
پیاله ای پرازشراب‎
همه چیزهست جزتو‎
ومن  صبورانه نوش میکنم ‎
جامهای پی درپی شراب را‎
به سلامتی عشق



تاريخ : 17 / 8 / 1393 | 14:20 | نویسنده : MAN |


http://s5.picofile.com/file/8149196668/mzcj0r982lxukhuoo60a.jpg

برای دیدن بقیه عکس ها به ادامه مطلب بروید...

 


موضوعات مرتبط: عاشقانه
برچسب‌ها: عاشقانه ها" دلتنگی های من""

ادامه مطلب
تاريخ : 17 / 8 / 1393 | 14:20 | نویسنده : MAN |

حال و هوای احساسم چه سرد شده
به قدر تمام تنهایی ام   
 فرسنگها زیر صفر
یخ زده
خون در رگ هایم
احساسم 
با تلنگری دراعماق وجودم فرو میریزد
مثل‌ آدم برفی
سرد و بی روح
خورشید روزگارم یادت بخیر
رفتی و بردی با خود
قلب مرا...
احساس مرا...
شعر مرا...‎


من و یک دنیا فاصله ‎
من و یک دنیا بی قراری‎
من و یک دنیا چشم انتظاری‎
تونیستی ومن درخیال‎
آمدنت راچه صبورانه ‎
با عقربه های خسته روی دیوار‎
و سلامت را چه عاشقانه ‎
با جاده بی انتهای انتظار‎
تقسیم می کنم‎


 

 

نفسم‎
به نفست‎
بند است و تو نیستی‎
انگار‎
من بی تو تنها‎
می میرم‎



برچسب‌ها: فاز لاو "عقشولانه

تاريخ : 17 / 8 / 1393 | 14:20 | نویسنده : MAN |

مسافری خسته ام ‎
پرازدردورنج روزگار‎
پرازعاشقانه های مدفون شده‎
پرازبغض فروخورده‎
من آبستن هزاررنجم‎
وتو فرشته منی که آمدی‎
تا روحی دوباره به تن این خسته بدمی‎
مرهمی شوی برزخمهای گذشته ام ‎
چگونه بگویم تو نه سایه ای نه باد‎
توخود خود عشقی‎
خود خود زندگی‎
توهمه کس منی‎‎


دنیایت را باعشق خواهم ساخت 
زیبا 
زیبا 
زیبا 
کافیست به چشمانم خیره شوی



موضوعات مرتبط: عاشقانه
برچسب‌ها: نبودت "داغونی ها

تاريخ : 17 / 8 / 1393 | 14:20 | نویسنده : MAN |

خیالت چه عاشقانه مرا به میهمانی آغوشت دعوت میکند‎
ومن چه ناشیانه درمیان روزمرگیها تو را گم میکنم‎
دیشب درپستویی ازنباید ها عشقم را پنهان کردم ‎
غافل از این دل عاشق که به  چشمان سحرانگیزی مبتلاست
وهیچ دعایی این طلسم را باطل نمیکند ‎‎


دنیایی خواهم ساخت‎
عاشقانه برایت‎
با تمام احساس ام‎
دنیایی‎پر از دوستت دارم هایی دل نشین‎
آنچنان‎که قلبت را به لرزه در آورد‎
تنها‎،دست هایم را رها مکن



موضوعات مرتبط: عاشقانه
برچسب‌ها: جملکس عاشقانه

تاريخ : 17 / 8 / 1393 | 14:20 | نویسنده : MAN |

هوایت که به سرم می زند‎
سرد می شوم‎،از تنها بودنم‎
پر می کشم‎،برای آغوشت‎
جان می دهم‎،برای یک لحظه لمس  دست هایت 
آهنگ انتظار‎،هنوز ترانه ای ست که می شنوم‎
به سینه‎ می تپد،‎قلبم‎
هزار بار به امید دوستت دارم های تو‎
خدا کند ‎بیایی و ‎آرام بگیریم من و دل‎


چه بخواهی چه نخواهی عشق منی 
وامشب تلفیق عشق تو نیاز من 
میشود خوشبو ترین عطر دنیا 
عطری که تمام اتاقم را پرکرده است‎
ومن مست یاد و عطرتو مستانه صدایت میکنم نگاهت میکنم
 باتو همه چیزچه زیباست‎‎


 

 

درسکوت همراهت خواهم ماند
تا آنجا که مهرسکوت را با بوسه ای بشکنی
وبگویی دوستت دارم 



موضوعات مرتبط: عاشقانه
برچسب‌ها: چشم براه" منتظر " عاشقانه""

تاريخ : 17 / 8 / 1393 | 14:20 | نویسنده : MAN |

 


**گاهی اگر با ماه صحبت کرده باشی
**
**از ما اگر پیشش شکایت کرده باشی
**
**گاهی اگر در چاه مانند پدر آه
**
**اندوه مادر را حکایت کرده باشی
**
**گاهی اگر زیر درختان مدینه
**
**بعد از زیارت استراحت کرده باشی
**
**گاهی اگر بعد از وضو مکثی کنی تا
**
**آیینه یی را غرق حیرت کرده باشی
**
**در سال های سال دوری و صبوری
**
**چشم انتظاری را شفاعت کرده باشی
**
**حتی اگر بی آن که مشتاقان بدانند
**
**گاهی نمازی را امامت کرده باشی
**
**یا در لباس ناشناسی در شب قدر
**
**از خود حدیثی را روایت کرده باشی
**
**یا در میان کوچه های تنگ و خسته
**
**نان و پنیر و عشق قسمت کرده باشی
**
**پس بوده یی و هستی و می آیی از راه
**
**تا حق دل ها را رعایت کرده باشی
**
**پس مردمک های نگاه ما عقیم اند
**
**تو حاضری بی آن که غیبت کرده باشی!



تاريخ : 16 / 8 / 1393 | 18:1 | نویسنده : MAN |

 


     
     چرا بیشتر آدم‌هایی  که من دیده‌ام پاییز را دوست دارند؟
پاییز این فصل غم‌انگیز.
فصل سرخ و زرد.
فصل سوز.
فصل تنهایی.
فصل خیابان‌های خلوت.
نیمکت‌های خالی.

.

 پاییز شاید همان فصل غفلت است و رخوت شاید هم نه فصل هوشیاری و تدبر است؛ چه فرقی می کند که در پاییز خواب باشی یا بیدار مهم آن است که پاییز کار خودش را می کند. به دقت و حوصله دست به کار آراستن می شود؛ آراستن درخت ها ، شهر ها ، باغ ها و زمین به زرد و سرخ و قهوه ای برگ ها ؛ به قطرات گاه نم نم و گاه شر شر باران و به باد که می وزد.

 

 پاییز همان فصل دل انگیزی است که گاه رویایی اش می خوانند

 

 همان فصلی که می توانی در آن ساعت ها از پنجره ی اتاق به درخت روبروی خانه نگاه کنی و خسته نشوی. پاییز همان دل انگیزانه ایست که گاه هوس می کنی زیر بارانش بی روسری در کوچه قدم بزنی تا موهایت خیس شوند.

 

 پاییز همان مادر رقص خرامان برگ هاست که به ناز و عشوه ی تمام چرخ زنان از آسمان بر سرت می بارند، و تو سریع تر می روی تا زیر برگ هایش برسی و با خودت بگویی این یکی به افتخار من افتاد.

1 -  پاییز فصل پوشیدگی است. در پاییز نه از گرمای آفتاب تابستان، ما  خاورمیانه‌ای‌ها شاکی می‌شویم و نه به این خاطر که پوشش شخصی ما  بخشی از عرف، قانون و هنجار عمومی و دولتی محسوب می‌شود و  نمی‌توانیم آن را کم و زیاد کنیم، می‌نالیم. در پاییز مشکل پوشش‌مان مثل زمستان هم نیست که کلاه کاموایی بر سر  بگذاریم، پالتو کیپ تن بپوشیم یا پاچه‌ی شلوارمان را در چکمه فرو  کنیم و دیگران را به زحمت بیندازیم. هم آنان را که ما را می‌بینند  هم آنان را که دوست ندارند دیگران ما را ببینند. در پاییز سر در گمی بهار را هم نداریم که برای انتخاب رنگ لباس به  مشکل بیفتیم. که رنگ روشن و شاد بخشی از جامعه را غمگین می‌کند. و  این بخش از جامعه برای اینکه شاد شود حاضر است دیگران را غمگین  کند. اما پوشش پاییز پوشش ساده‌ای است. بارانی و چتر. شال و کفش ضد آب.  رنگ خیلی تند و زننده‌ای هم توی لباس‌های پاییزی نیست که دل و دین  و عقل و هوش کسی به آب برود.
2 -  پاییز فصل تنهایی است. در پاییز نه از کسانی که کنار جاده تابلوی  اجاره – ویلا دست گرفته باشند خبری است، نه از شور و شر و انرژی  بی‌حد و حصر تابستان که تو را تا کناره‌های دریا بکشاند. دریایی که  کناره‌اش حریم محافظت‌شده‌ای دارد که بیش از آن‌که نگران جان مردم  کناره باشد، مردمی که می‌خواهند تنی به آب بزنند یا روی تخته‌سنگی  بنشینند و به دریا نگاه کنند، نگران دوری و نزدیکی و فاصله‌ی بین  آدم‌هاست. در پاییز مشکل زمستان هم نیست که برف کوچه و خیابان را پوشانده  باشد و آدم‌ها در خانه‌ها بمانند و کنار هم دست‌هاشان را با آتش  شومینه و بخاری گرم کنند و صدای خنده‌شان از پنجره‌های کیپ به  خیابان بیاید. در پاییز سر در گمی بهار را هم نداریم که شب‌ها رو تمام نمی‌شود و  برای پر کردن این شب‌ها باید بسیار نقشه‌ها کشید که نقشه‌ها  پاستوریزه باشد و شب‌ها استرلیزه. اما پاییز ساده است. پالتو را تن می‌کنی و چتر را دست می‌گیری. دست  دیگر را در جیب فرو می‌کنی و در خانه را باز می‌کنی و به خیابان  می‌زنی. نه شری، نه شوری، نه خطری که منافی عادات عرفی معین و مشخص  و مدون شهری باشد.
3 -  پاییز فصل هوای دونفره نیست. در پاییز نه از روزهای کشدار گرم و  شب‌های بی‌پایان تابستان خبری است که برای پر کردنش نیاز به نفر  دومی داشته باشی. نه روزها آن‌قدر دوام دارد که برای پر کردن آن به  نفر دومی فکر کنی. در پاییز مشکل زمستان هم نیست که سرما از بیرون بزند و استخوانت را  بترکاند و تنهایی‌ات را به رخت بکشد. که سرمای دست‌هات را به رخت  بکشد. در پاییز شوق شکفتن بهار هم نیست که آدم را سر در گم کند که این  شعرها را برای چه کسی بخواند؟ که این گل‌ها را نشان چه کسی بدهد،  که عیدی و هفت سین و تخم مرغ رنگی سال نو را برای چه کسی آماده  کند. اما پاییز ساده است. یک لیوان چای ساده و یک فنجان قهوه. یک شیرینی  خشک از قنادی شیرینی فرانسه خیابان انقلاب. و پیاده گز کردن  کوچه‌ها. تا رسیدن به میزی خلوت در کافه‌ای دنج.
4 -  پاییز همین است. برای آن‌ها که سرشان بیهوده برای معضلات شهری و  اجتماعی درد می‌کند و برای همین جوانان را به دردسر می‌اندازند،  دردسری ندارد. آن‌ها می‌توانند تمام روزهای پاییز را بی‌آنکه  احتمال بدهند در خیابان‌ها و کافه‌ها و خانه‌ها جرمی به وقوع  بپیوندد در خانه بمانند. پاییز همین است. وقتی در خیابان راه می‌روی احساس جرم نمی‌کنی.  حالا این حرف‌های من به کنار، صدتا دلیل شاعرانه و عاشقانه و  عارفانه، دیگران می‌توانند بیاورند که چرا پاییز خوب و دوست‌داشتنی  است. من فکر می‌کنم پاییز به این دلیل فصل مورد پسند ما  خاورمیانه‌ای‌هاست که احتمال دخالت دیگران در زندگی ما از باقی  فصل‌ها کمتر می‌شود. که تنهایی تو در خیابان به رسمیت شناخته  می‌شود. که آدم دردسر زیادی ندارد برای از سر گذراندن مهر و آبان و  آذرش.
5 -  مگر اینکه... مگر اینکه هوا ابری شود و نم بارانی بزند و هوا  دونفره بشود و تو یادت برود که نشسته‌ای و هزار دلیل آورده‌ای که  چرا "پاییز فصل مردم خاورمیانه است" و مثلا در هر جمله یادداشتی که  نوشته‌ای، انتقادی اجتماعی مطرح کرده‌ای... که این همه صغری کبری  چیده‌ای که تا چایی‌ات سرد نشده، هوای دونفره از سرت بپرد.

 

 

 

 

آنروز .. تازه فهمیدم .. 

 در چه بلندایی آشیانه داشتم...  وقتی از چشمهایت افتادم

 

 



تاريخ : 16 / 8 / 1393 | 18:1 | نویسنده : MAN |

چند تا عکس از سید محمد موسوی  گذاشتم گرچه کمن ولی خوب  ...ارزش نگاه کردنو داره

.

.

.

.

.

.

.0

.

.

.

.

برای دین عکس ها به ادامه مطلب مراجعه کنید!!!!

 


موضوعات مرتبط: عکس

ادامه مطلب
تاريخ : 16 / 8 / 1393 | 18:1 | نویسنده : MAN |

متن نوحه حرم آواره شده استاد محسن فرهمند آزاد


موضوعات مرتبط: مذهبی
برچسب‌ها: محسن فرهمند آزاد "حرم"حرم آواره شده"متن نوحه"

ادامه مطلب
تاريخ : 16 / 8 / 1393 | 14:29 | نویسنده : MAN |




ای عمه ! بیا تا که غریبانه بگرییم
   دور از وطن و خانه به ویرانه بگرییم

پژمرده گل روی تو از تابش خورشید
       در سایه نشینیم و به جانانه بگرییم

لبریز شد ای عمه دگر کاسه صبرم
          بر حال تو و این دل دیوانه بگرییم

نومید ز دیدار پدر گشته دل من 
            بنشین به کنارم که پریشانه بگرییم

گردیم چو پروانه به گرد سر معشوق    
  چون شمع دراین گوشه غمخانه بگرییم

این عقده مرا می کشد ای عمه! که باید
     پیش نظر مردم بیگانه بگرییم


موضوعات مرتبط: مذهبی

ادامه مطلب
تاريخ : 15 / 8 / 1393 | 1:12 | نویسنده : MAN |

 

هنوزم یه عاشقی هست، حرم شما نرفته  دیگه روش نمیشه جایی، بگه کربلا نرفته

قبولم کن به پابوست بزار حرمتو ببینم بزار برا یه بارم شده بیام پایین پات بشینم

چشم دل من به گنبد طلاته دست رقیه رو سر زائراته حسین وااااای

باز تو کوچه دم گرفته نفسای خیس بارون گرد عشق و تو نگاهت داره مینویسه بارون

نرفتم کربلا اما بزرگ شده ی روضه هاتم تو اوج روضه ها محو زیارت دارالشفاتم

وقتی میبینم علم و پرچمت رو حس میکنم باز بوی محرمت رو

هنوزم یه عاشقی هست حرم شما نرفته دیگه روش نمیشه جایی بگه کربلا نرفته

زیر آسمون کسی نیست خونه زاد تو نباشه با همه دنیا غریبه هر کی یاد تو نباشه

دارم با گریه میخونم قسم به غم غربت تو میگه زهرا قبول باشه به سینه زن هیئت تو

لحظه به لحظه دلم با اِذن آقا داره میخونه یا ساقی العطاشا

نوحه و مداحی مخصوص محرم

 عباسم و خون حسین در بدن دارم صد باغ گل بر پیکر از زخم تن دارم با حسینم تا که هستم، این دو چشمم، این دو دستم

اگر شود نشان تیر چشم خونبارم دست از حسین ابن علی برنمی‌دارم با حسینم تا که هستم، این دو چشمم، این دو دستم

دریا ز خونِ دیده‌ام گشته گلباران پیشانیم را بشکنید ای ستمکاران

با حسینم تا که هستم، این دو چشمم، این دو دستم

سقّایم و جاری بود خون ز کام من در محضـر زهـرا بود این کلام من با حسینم تا که هستم، این دو چشمم، این دو دستم

در موج دریا بر تنم، التهاب افتاد تصویر لبهای حسین روی آب افتاد با حسینم تا که هستم، این دو چشمم، این دو دستم

بر کام خشک تشنگان میکنم زاری اشک سکینه گشته از چشم من جاری با حسینم تا که هستم، این دو چشمم، این دو دستم

با آنکه در دریای آب لب نکردم تر خجلت ز اصغر می‌کشم تا صف محشر با حسینم تا که هستم، این دو چشمم، این دو دستم

  نوحه و مداحی مخصوص محرم

آب قحط و ابر قحط و آسمانت خشک شد چشم براه عمو ماندی زبانت خشک شد

جان باقیمانده ام شد یک تبسم تیر دید آخرین لبخند هم روی لبانت خشک شد

حرمله دست مرا هم دوخت بر قنداقه ات بازویم می داد وقتی که تکانت خشک شد

خواستی بابا بگویی حرمله مهلت نداد تار های صوتی ات سرخ و دهانت خشک شد

تیر نگذاشت که یک جمله به اخر برسد هیچ کس حدس نمی زد که چنین سر برسد

پدرش که چیز زیادی نمی خواست،فرات یک دو قطره، ضرری داشت به اصغر برسد

خوب شد عرش همه خون گلو رو برداشت حیف خون نیست بر این خاک ستمگر برسد

نوحه و مداحی مخصوص محرم

با لب عطشان، خسته در میدان هزار و یک غم داری رأس تو بر نی، میکند ره طی زگیسو پرچم داری تویی تویی، ذکر لب جن و ملک ثمره ی باغ فدک یا لیتناکنامعک حسین من آقام آقام آقام حسین من

دارد از ایمان، باغ دلهامان، شکوفه های احساس میرویم هرشب، با دل زینب، کنار کف العباس ضریح تو، از باغ گل زیباتره از عاشقا دل میبره مهد دعای اصغره حسین حسین حسین عباس من آقام آقام آقام عباس من

درمناجاتی، باب حاجاتی، مگر به این شک داری از چه ای سقا، با قد رعنا، تو قبر کوچک داری دلم میخواد، به کربلایتو برم بیام کنار اون حرم تو سرداب تو جون بدم اباالفضل، اباالفضل…

تیغ تو خوش بود، حرمله کش بود، اگر به میدان بودی چشم تو حالا، خفته در صحرا، امید طفلان بودی برادرم در خاک و خون نشسته ای پشت مرا شکسته ای، زخم سرت نبسته ای حسین من آقام آقام آقام حسین من

از مزار تو از دیار تو، بوی خدا می آید مرغ دل هر شب، بر لبش یا رب به کربلا می آید منم منم، فدایی سپاه تو غلام روسیاه تو امید من پناه تو


موضوعات مرتبط: مذهبی
برچسب‌ها: اباعبدالله"یاحسین "محرم"

تاريخ : 15 / 8 / 1393 | 1:58 | نویسنده : MAN |
متن زیبا در مورد محرم 93

 

گویند که در روز قیامت علمدار شفاعت زهراست علم فاطمه دست قلم عباس است…

:: :: ای اتصال نوری ما تا خدا حسین بی تو نبود خلقت ما کیمیا حسین روشن تر از درخشش خورشید مشرقین در جان ماست نور جمال شما حسین ایام عزاداری سیدالشهدا تسلیت باد :: :: همواره تجسم قیام است حسین در سینة عاشقان، پیام است حسین در دفتر شعر ما، ردیف است هنوز دل چسب‌ترین شعر کلام است حسین :: :: دو تا کبوتر من قابل ضریح تو نیست / اگر به خاک می افتند هم فدای حرم… :: :: نازم آن آموزگاری را که در یک نصف روز / دانش‌آموزان عالم را همه دانا کند ابتدا قانون آزادی نویسد بر زمین / بعد از آن با خون هفتاد و دو تن امضا کند . . . :: ::

هر قدم قافله سوی خزان میرود / مشک به مهمانی تیر و کمان میرود . . . :: :: دلم دریاچه ی غم شد دوباره / قد آیینه ها خم شد دوباره صدای سنج و دمام اومد از دور / بخون ای دل محرم شد دوباره . . . :: ::

منم نواده ی هاجر که پیش چشم ترم / به مذبح آمده این بار هر دو تا پسرم . . . :: :: دیباچه ی عشق و عاشقی باز شود / دلها همه آماده ی پرواز شود با بوی محرم الحرام تو حسین / ایام عزا و غصه آغاز شود :: :: چشمان زمین دوباره تر خواهد شد ماه از سر شب بدون سر خواهد شد تاریخ دوباره به خودش می لرزد شق القمری بزرگتر خواهد شد . . . :: :: بار بگشایید اینجا کربلاست آب و خاکش با دل و جان آشناست تا قیامت کربلا ماتم سراست حضرت مهدی «حسان» صاحب عزاست :: ::

فقیر روی حسینم که قبله ام عشق است گدای کوی حسینم که قبله ام عشق است به لطف دوست منم از تبار احبابش محب کوی حسینم که قبله ام عشق است :: :: هر که مرا به روضه تو راه داده است تاج محبت تو به فرقم نهاده است از ابتدای خلقت حق در دو چشم ما تصویری از عزای محرم فتاده است . . . :: ::

السلام ای وادی کرببلا / السلام ای سرزمین پر بلا السلام ای جلوه گاه ذوالمنن / السلام ای کشته های بی کفن :: :: هم «حیّ علی الفّلاح» او خونین بود هم سجده بی سلاح او خونین بود افسوس که چند ساعتی بعد نماز پیشانی ذوالجناح او خونین بود . . . :: :: قلبها برای آرامش دستها برای حک کردن عشق بر روی سینه عقل در انتظار جنون نفس ها به شماره افتاده آری “محرم” آمده . . . :: :: السلام علیک یا أباعبدالله وعلی الارواح التی حلت بفنائک علیکم منی جمیعا سلام الله أبدا مابقیت وبقی اللیل والنهار ولاجعله الله آخر العهد منی لزیارتکم السلام علی الحسین وعلى علی بن الحسین وعلى أولاد الحسین وعلى أصحاب الحسین :: :: سلام من به محرم، محرم گل زهرا به لطمه های ملائک، به ماتم گل زهرا . . . :: :: اردوی محرم به دلم خیمه به پا کرد دل را حرم و بارگه خون خدا کرد :: ::

یه جائیه تو دنیا همه براش می میرن / تموم حاجتا رو همه از می گیرن بین دو نهر آبه ، یه سرزمین خشکه / شمیم باغ و لاله اش خوشبو ز عط مُشکه شبای جمعه زهرا زائر این زمینه / سینه زن حسینه ، یل ام البنینه … :: ::

بمان که روشنی دیده ی ترم باشی شبیه آیینه ای در برابرم باشی هوای خیمه ی من بی نگاه تو سرد است بمان که ممایه ی دل گرمی حرم باشی تو آفتابی و بالای نیزه هم که شده بمان که روشنی دیده ی ترم باشی

::

::

ماکه روز شب بسوزیم و گدازیم / دل فقط به عشق مولامون مى بازیم اگه از دنیا بریم بشیم بهشتى / تو بهشت بازم حسینیه مى سازیم . . . :: :: کربلا نشان داد که با شکیب در عطشی کوتاه، میتوان همیشه ی تاریخ را سیراب کرد . . . :: :: دو دیده اشک، باران است، محرم

ز سوگ، جمله یاران است، محرم جهان می بارد، اشک، داغ یاران

ز ظلم، نابکاران است، محرم… :: :: هلال خون، مه خون، ماه اشک، ماه عزاست عزای کیست؟ گمانم عزای خون خداست خمیده قامت گردون، شکسته پشت فلک روانه خون دل از چشم آدم و حوّاست :: :: الحق که به ما درس وفا داد حسین (ع) / هر چیز که داشت بی‌ریا داد حسین (ع) یعنی که تأملی کنید ای یاران / آن هستی خود زکف چرا داد حسین (ع)؟… :: :: بر نیزه ، سری به نینوا مانده هنوز / خورشید ، فرا ز نیزه‌ها مانده هنوز در باغ سپیده ، بوته بوته گل خون / از رونق دشت کربلا مانده هنوز . . . :: :: صد نوا خیزد ز ناى نینوایت، یا حسین / نغمه هاى عشق باشد در نوایت، یا حسین میزند آتش، به قلب دوستانت دم به دم / داستان جانگداز کربلایت، یا حسین :: :: دلم گردیده در بحر غمت غرق / مَنِه بین منو فرزند خود فرق اگر عیبم بود کم سن و سالی / چرا پس گاهواره گشته خالی؟! :: :: خود را چو ز نسل نور می نامیدند رفتند و به کوی دوست آرامیدند سیراب شدند زآن که در اوج عطش آن حادثه را به شوق آشامیدند . . . :: :: داغ لاله می چکه از دل اشک چیه جز خون جگر حاصل اشک تاقیامت به یاد روز دهم می شه خاک کربلا محفل اشک :: :: دل را اگر از حسین بگیرم چه کنم بی عشق حسین اگر بمیرم چه کنم فردا که کسی را به کسی کاری نیست دامان حسین اگر نگیرم چه کنم… :: :: ماه عاشورا رسیده، خون بود جاری زدیده زینب مظلومه گیرد بوسه از حلق بریده سینه سوزان دیده گریان واحسینا، واحسینا هر که مرا به روضه تو راه داده است تاج محبت تو به فرقم نهاده است از ابتدای خلقت حق در دو چشم ما تصویری از عزای محرم فتاده است :: ::

رسوائی امیه، قتل رقیه شد / این طفل به جمله عشاق رهبر است دلم میخواد که توی هر دو عالم / سینه زن محرم تو باشم . . . :: :: به جز اینکه امام حسین در عاشورا شهید شده است عاشورا نیز در تاریخ شهید شده است. و پیام اصلی عاشورا “عدالت” نیز فراموش شده است. پس در هر عاشورایی دو شهید موجود است و بر هر شهیدی نوحه ای واجب. :: ::

مهمانم و بسترم زمین است / عطشانم و قلبم آتشین است دشمن همه سوی در کمین است / من عاشقم و گناهم این است :: :: خط تو با خون تو آغاز می شود، از آن زمان که تو ایستادی دین راه افتاد و چون فرو افتادی، حق برخاست یا حسین شهید :: :: ما سینه زنان رسم جنون باب نمودیم / جان و سر خود هدیه به ارباب نمودیم از عمق درون ناله و فریاد نمودیم / با سینه زدن زلزله ایجاد نمودیم . . . :: :: محرم در حریم کربلاتندیس شد محرم همره نام حسین تقدیس شد محرم با حسین اشک است وخون محرم با حسین دشت جنون :: :: باز محرم رسید، ماه عزای حسین / سینه‌ی ما می‌شود، کرب و بلای حسین کاش که ترکم شود غفلت و جرم و گناه / تا که بگیرم صفا، من ز صفای حسین . . . :: ::

هر دم به گوش می رسد آوای زنگ قافله / این قافله تا کربلا دیگر ندارد فاصله حلول ماه محرم ، ماه پژمرده شدن گلستان فاطمه تسلیت باد . التماس دعا :: :: و لحظه لحظه های این روزها عزادارند / دویده در رگشان خونی از محرم ها . . . :: ::

یه دختری گوشه ویروونه نشسته / رفته تو فکر باباشو و چشاشو بسته :: :: با آب طلا نام حسین قاب کنید / با نام حسین یادی ازآب کنید خواهید که سر بلندو جاوید شوید / تا آخر عمر تکیه به ارباب کنید التماس دعا :: :: ماهی که ز آفتاب روشن تر بود لب تشنه آب و تشنه باور بود می رفت و دل از حسین می برد که او پیغمبر کربلا، علی اکبر بود

::

::

الا نرفت آنکه به پای تو پا نشد آقا نشد هر آنکه برایت گدا نشد یک گوشه می رویم و فقط گریه می کنیم حالا که کربلای تو روزی ما نشد :: :: عالم ، همه خاک کربلا بایدمان پیوسته به لب، خدا خدا بایدمان تا پاک شود، زمین ز ابنای یزید همواره حسین، مقتدا بایدمان… :: :: اشک، بیدار کننده و رشد دهنده است… مگر اشک آسمان، باران، خواب دانه ها را آشفته و زمینه رشد آنها را فراهم نمی کند؟ دکتر سنگری :: :: چون دید به نوک نی سرش را خورشید بر خاک، تن مطهرش را خورشید آرام ، حریر نور خود را گسترد پوشاند برهنه پیکرش را خورشید :: :: السلام ای وادی کرببلا / السلام ای سرزمین پر بلا السلام ای جلوه گاه ذوالمنن / السلام ای کشته های بی کفن . . . :: :: یه جائیه تو دنیا همه براش می میرن / تموم حاجتا رو همه ازش می گیرن بین دو نهر آبه ، یه سرزمین خشکه / شمیم باغ و لاله اش خوشبو ز عطر مُشکه شبای جمعه زهرا زائر این زمینه / سینه زن حسینه ، یل ام البنینه . . . :: :: ای به دل بسته ، قدری آهسته / کن مدارا با ، زینب خسته . . . یا حسین مظلوم… :: :: در دایره ی عشق گرفتار حسینم عاشق شده ی چرخش پرگار حسینم فریاد زند چاک گریبان جنونم دیوانه ی زنجیری بازار حسینم :: :: همه جا زمزمه یا حسین و کربلاست / زمزمه ی ضجه های زینب و بچه هاست خوشا به حال اونایی که دلهاشون تو بین الحرمین و کربلاست :: :: محرم شد از غم نگاهم گرفت / به سوزانترین اشک، آهم گرفت شکست در گلو بغض سوزان من و / عطر حسین روح و جانم گرفت . . . السّلام علیک یا ابا عبد الله . . . :: ::

در دشت عطش ، لاله صفت سوخت حسین (ع) تا مشعل آزادگی افروخت حسین (ع) بر لوح فلق ، تا به قیامت ، نقش است درسی که زخون ، به خلق آموخت حسین (ع) :: :: دلم مست و لبم مست و سرم مست / بخون ای دل که صبرم رفته از دست بخون ای دل محرم اومد از راه / بخون اجر تو با عباس بی دست . . . عرض تسلیت و تعزیت بمناسبت آغاز ایام عزای حسینی :: :: هفتاد و دو سینه سرخ هجرت کردند / با سرورِ آفتاب بیعت کردند رفتند و به دریای ابد پیوستند / چون رود ، به اصل خویش رجعت کردند . . . :: ::

محرم آمد و ماه عزا شد / مه جانبازی خون خدا شد جوانمردان عالم را بگویید / دوباره شور عاشوار به پا شد . . . :: :: این خاک به خون عاشقان آذین است این است در این قبیله آیین ، این است زاین روست که بی سوار برمی گردد اسب تو که زین و یال آن خونین است . . . :: :: سلام من به محرم، محرم گل زهرا به لطمه های ملائک، به ماتم گل زهرا . . . :: :: ای شده مجنون خدا السلام / شاهرگ خون خدا السلام ای شده سرشار دلم از غمت / باز محرم شد و دل محرمت هست نگاه نگران همه / سوی تو ای دسته گل فاطمه ایام عزاداری سید و سالار شهیدان، حضرت اباعبدالله الحسین (ع) تسلیت باد :: :: اردوی محرم به دلم خیمه به پا کرد / دل را حرم و بارگه خون خدا کرد . . . :: ::

از داغ حسین اشک نم نم داریم / در خانه سینه تا ابد غم داریم پیراهن و شال مشکی آماده کنید/ یک هفته دگر تا به محرم داریم . . . :: :: برای باغبان یاس آفریدند / علی را أشجع الناس آفریدند وفا داری و مردی و شجاعت / یکی کردند و عباس آفریدند . . . :: :: هر جا که هست نور خدا سجده واجب است آری به پیشگاه خدا سجده واجب است با عاشقان سخن زجدایی ملال نیست تا عصر کوفه فاصله بیش از هلال نیست :: ::

محرم ماه آن عبد خدا محرم اسرار آن هستی فزا محرم ماهی که در آن ریختندند میان کربلا خون خدا . . . عرض تسلیت به مناسبت فرا رسیدن ایام محرم :: :: امام سوم دنیا، امام عاشورا اگر تویی هدف عشق، خوش به حال خدا فرا رسیدن ماه عزای حسینی را به شما تسلیت و تعزیت عرض می کنیم :: :: تـا هست جهــان شـور محــرم باقیست این جلوه ی جان در همه عالـم باقیست از نـالـه ی نـیـنــوای یـاران حسـیـن همواره به لب زمـزمه ی غم باقیست التماس دعا :: ::

محرم آمد و دلها غمین شد / غم و عشق وبلا با هم اجین شد حسین آماده بهر جانفشانی است / دوباره فاطمه قلبش حزین شد . . . :: ::

اى که دل ها همه از داغ غمت غمگین است / وى که از خون تو صحراى بلا رنگین است نرود یاد لب تشنه ات از خاطره ها / هر که را مى نگرم از غم تو غمگین است . . . :: :: ضریح تو داره عطر گل یاس نوازش های دستت میشه احساس کی میدونه آقا پر میشه شاید شبا سقا خونه ات با مشک عباس . . . :: ::

ای نظر گاه نگاهت همه ی آمالم دل حسینی شد و تا حشر به این منوالم من عزادار تو این چند محرم نشدم از ازل یار توام هست هست هزاران سالم


موضوعات مرتبط: مذهبی
برچسب‌ها: اربابم حسین

تاريخ : 8 / 8 / 1393 | 1:46 | نویسنده : MAN |

لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • وب قالب وبلاگ
  • وب یکتا گستر
  • وب اسد اچ دی
  • وب زرپاتوق